سید اشرف الدین حسینی دیشب به سرم باز هوای دگـر افتـاددر خواب مرا سوی خراسان گذر افتادچشمم به ضریـح شه والا گهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد:*با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد*این قبر غریبُ الغُـرَبا، خسرو طوس استاین قبر مُعین الضعفا، شمس شموس استخاک در او ملجأ ارواح و نفـوس استباید ز ره صدق بر این خاک درافتادبا آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد حـوران بهشتی زده اندر حرمش صفخیل ملَک از نور، طبقها همه بر کف شاهـان به ادب در حرمش گشته مشرفاینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتادبا آل علی هر که درافتاد، ورافتاداولاد علی شافع یوم عرصاتنددارای مقامات رفیـعُ الدرجاتنددر روز قیامت همـه اسباب نجاتندای وای بر آن کس که به این آل درافتادبا آل علـی هـرکه درافتاد، ورافتاد کام و دهن از نام علی یافت حـلاوتگل در چمن از نام علی یافت طراوتهر کس که به این سلسله بنمود عداوتدر روز جزا جایگهش در سقر افتادبا آل علی هرکه درافتاد ورافتاد هرکس که به این سلسله پاک جفا کردبد کرد و نفهمید و غلط کرد و خطا کـرددیدی که یزید از ستم و کینه چهها کردآخر به درک رفت و به روحش شرر افتادبا آل علی هرکه درافتاد ورافتادای قبله هفتم که تویی مظهر یاهوای حجت هشتم که تویی ضامن آهو ما جمله نمـودیم به سمت حرمت رواز عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد*با آلعلی هرکه درافتاد، ورافتاد* بخوانید, ...ادامه مطلب